اینجا دیگر شهرت و محبوبیت مطرح نیست؛ نامها و لقبها فراموش میشوند و برای حداقل چند روز هم که شده دیگر از هیاهوی همیشگی خبری نیست.
حاشیهها به حداقل ممکن میرسد. این روزها، مجالی است برای صاف شدن، رها شدن و... . این حرف دل بیشتر آنهاست؛ آنهایی که هر کدام برای خودشان کلی معروف هستند؛ از بهترین گلزن جهان گرفته تا بهترین تکواندوکار دنیا و محبوبترین مربی سرخابی ها و.... این روزها هر کدام برای خودشان، جا و مکان مشخصی دارند.
علی دایی با اردبیلیها در میدان ارگ است، علی پروین در هیئتی در طرشت و فرهاد کاظمی در جوادیه، هیئت عزاداری بزرگی را اداره میکند. حسین رضازاده به اردبیل میرود تا تاسوعا و عاشورا را در روستای آبا و اجدادیاش باشد.
هادی ساعی به غیر از مسجد ساجدین شهرری هیچجا نمیرود و هرکدام به شیوه خودشان و شهرشان عزاداری میکنند. دهه محرم برای اینها حال و هوای خاصی دارد؛ ورزشکاران و مربیان محبوبی که از این روزها چیزهای زیادی دیدهاند.
هادی ساعی میگوید: «امام حسین(ع) خیلی بزرگ است؛ من که همیشه به او متوسل میشوم. چیزهایی از برکات عاشورا دیدهام که باورکردنی نیست».
از بچگی با پدرش به همین هیئت میرفته؛ هیئتی در مسجد ساجدین شهرری؛ «هر سال اینجا هستم؛ البته به مساجد و تکیههای دیگر دوستان هم سر میزنم ولی هیچجا، مسجد ساجدین شهرری نمیشود»
جایی که با همشهریاناش دور هم جمع میشوند و از اول دهه تا روز عاشورا عزاداری میکنند. مرد اخلاق ورزش ایران یکی از حامیان این هیئت عزاداری هم هست؛ البته اصلا دوست ندارد درباره کارهایی که تا به حال برای این هیأتی که از همهجا بیشتر دوستش دارد کرده، بگوید؛ «ای بابا، کار خاصی نکردهام که بخواهم بگویم. کار کردن برای امام حسین که گفتن ندارد. من هم مثل همه. هر سال یک کمک ناچیزی میکنم».
البته بهترین تکواندوکار دنیا، روزهای عاشورا هم در همین مسجد نذری میدهد؛ مسجد و هیئت عزاداریای که تا حالا خیلی چیزها از آن دیده؛ «هر وقت کارم گیر کرده و مشکلی داشتهام، نذر این هیئت کردهام. خدا را شکر، امام حسین(ع) همیشه و هر وقت هر چه خواستهام، به من داده».
برای همین هم هست که عزاداری در مسجد ساجدین شهرری را با هیچجا مقایسه نمیکند؛ «عزاداری ترکها یکجور خاص است. نمیدانم چطور بگویم؛ خیلی ساده و بیریا؛ هیچ علم و چلچراغ و هیچ زرق و برقی نیست. هیچ حاشیهای در این هیئت عزاداری نیست. عزاداراناش هم بیشتر آدمهای مسن هستند. عاشقانه سینه میزنند و گریه میکنند. من از بچگی با پدرم به این هیئت میرفتم. یکجور مرور خاطرات هم هست دیگر. شور و حال و صفایی که این هیئت عزاداری به من می دهد ، هیچ هیئتی ندارد. فقط باید بیایید و ببینید که من چه میگویم. نمیدانم، شاید هم به خاطر اینکه از بچگی تاسوعا و عاشوراهای زیادی را در این هیئت عزاداری کردهام، اینقدر باتعصب از اینجا تعریف میکنم ».
«هر زمان که کم آوردم/ تو به دادم رسیدی/ چه کمکها که نکردی/ چه بدیها که ندیدی/ این زندگیام، آقا/ گر سخت و پر از درد است/ هر جا که زمین خوردم/ زینب(س) کمکم کرده است».
این مصراعها همیشه همراه فرهاد کاظمی سرمربی تیم فوتبال سپاهان اصفهان است و هرگاه دلش میگیرد، آن را زیر لب زمزمه میکند.
این روزها اما هرگاه فرصتی به او دست بدهد، آن را پشت تریبون میخواند زیرا فرهاد کاظمیمتولی بزرگترین هیات عزاداری حسینی در محله جوادیه تهران است که البته قدیمیترین هیئت این منطقه هم هست.
هیئت حضرت زینب(س) سال 1350 تاسیس شد؛ یعنی زمانی که کاظمی جوان بود؛ حالا با گذشت 36 سال از آن روزها این مربی دیگر از جوانی فاصله گرفته اما هنوز که هنوز است در ایام سوگواری امام حسین(ع) با همان انرژی روزهای جوانی در این مراسمها شرکت میکند؛ البته در سالهای اول، هیئت حضرت زینب(س) 15 ـ 14 تا عضو بیشتر نداشت؛
همچنین، این هیئت جای مشخصی نداشت و هر سال در خانه یکی از اعضای هیئت شکل میگرفت اما هر سال که گذشت، تعداد نفرات آن هم افزایش یافت و جالب اینکه بعدها جمعیت آنقدر زیاد شد که سال 70 مراسم عزاداری را در حیاط یک مدرسه در همان محله برگزار کردند و چند سالی به همین ترتیب گذشت.سه سال پیش فرهاد کاظمی، ملکی در جوادیه خرید و یک حسینیه به نام حضرت زینب(س) ساخت.
اما چرا حضرت زینب(س) ؟ فرهاد کاظمی میگوید: « اصلاً دوست ندارم بیاحترامیکنم. همه یارانی که در روز عاشورا حضور داشتند، برایم عزیز هستند اما چون حضرت زینب(س) یک زن بود و در ایام عاشورا سختیهای زیادی کشید، نام هیئت را حضرت زینب(س) گذاشتیم. او یکتنه با حرفهایش جلوی دشمنان ایستاد؛ برای همین ارادت خاصی به او دارم و فکر کردم اینطوری خیلی بهتر است».در حال حاضر، هیئت دو طبقه است که طبقه اول مختص آقایان است و طبقه دوم، حسینیه بانوان به حساب میآید.
کاظمی هدف از برگزاری هیئت عزاداری امام حسین(ع) را اینگونه بیان میکند: «هدف اصلی ما جذب مردم و کشاندن آنها به این مکانهاست. به نظر من، باید در این مجالس فرهنگسازی شود و معتقدم فرهنگسازی در عزاداری امام حسین(ع) خیلی مناسب است و جواب میدهد. دقیقاً یادم است سال 57 تعداد نفراتی که به این هیئت میآمدند، 58 نفر بود اما الان تعداد اعضای هیئت دیگر قابل شمارش نیست؛ یعنی هر ساله به تعداد ما اضافه میشود و من از این مسئله بسیار خوشحال هستم. امیدواریم بتوانیم همین روند را ادامه بدهیم».
هیئت حضرت زینب(س) یکی از معدود هیئتهایی است که یک شعار مخصوص به خودش دارد. اگر از جلوی این هیئت واقع در جوادیه یک بار رد شوید، حتما متوجه یک پرچم روی سردر هیئت میشوید؛ روی این پرچم نوشته شده است: «حامی ما زینبیان، زینب است».
کاظمی در این باره میگوید: «سعی کردیم شعاری داشته باشیم که در مقام و منزلت حضرت زینب(س) باشد؛ برای همین از این شعار استفاده کردیم».
این شعار گاهی در دسته سینهزنی آنها خوانده میشود و جمعیت آن را فریاد میزند. دسته سینهزنی هیئت متوسلین به حضرت زینب(س) تا همین چند سال پیش به خیابانها میرفت. اما با افزایش جمعیت، هیئت دیگر امکان این را ندارد که بخواهد از حسینیه خارج شود. به همین دلیل، مراسم عزاداری در داخل حسینیه برگزار میشود.
در هیئت حضرت زینب(س) از زنجیر استفاده نمیشود برای همین، فقط مراسم سینهزنی برگزار میشود و البته از طبل و دقل هم خبری نیست.
این هیئت تنها یک پرچم دارد که سالیان سال است همراه آنهاست. این پرچم، هیات حضرت زینب(س) را از بقیه هیاتهای این منطقه جدا میکند؛ البته نه فقط این مسئله، که نداشتن طبل و علامت هم باعث شده که این هیئت متمایز باشد از دیگر دستهجات. هیات حضرت زینب(س) بسیار پرطرفدار است و چهرههای شناختهشدهای در آنجا حضور پیدا میکنند.
از بین بازیکنان و مربیان فوتبال حمید استیلی، عباس آقایی، سیاوش اکبرپور و مهدی رحمتی در آن حضور دارند. غلامرضا محمدی، عباس جدیدی، علیرضا دبیر، علیرضا رضایی و... هم کشتیگیرانی هستند که به خاطر دوستی با فرهاد کاظمی در هیئت حضرت زینب(س) عزاداری میکنند و از بین بازیگران نیز بهمن مفید، پژمان بازغی و... هستند؛ البته در سالهای گذشته چهرههای دیگری چون علی دایی در جوادیه حضور پیدا کردهاند.
در هیئت حضرت زینب(س) که فرهاد کاظمی بانی آن است و گاهی هم خودش نوحهخوانی میکند - در حالی که این هیئت مداحهای معروف زیادی دارد - کریمی، حلالی و مجید بنیفاطمه نوحهخوانی میکنند.
همچنین، گاهی هم مداحهای دیگری در این هیئت برنامه اجرا میکنند؛ مثل حاج امین مقدم که در واقع مداح هیئت متوسلین به زینب اردبیلیهای مقیم تهران است.
به هر حال، فرهاد کاظمی این روزها ادارهکننده دسته عظیم سینهزنی عزاداری امام حسین(ع) است. وی میگوید: «دوست دارم عزاداری امام حسین(ع) هر سال باشکوهتر از سالهای قبل اداره شود. اگر اینطوری نباشد، خیلی ناراحت میشوم؛ البته با عاشقان ائمه مطمئن هستم که امسال هم بتوانیم مراسم آبرومندانهای توی محله جوادیه برگزار کنیم».
کاظمی معتقد است، ظهر عاشورا دگرگونتر از همیشه است؛ مردی که در این روز یک شال سیاه رنگ به گردن دارد و در سوگ امام حسین(ع) اشک میریزد.
کاظمی میگوید: «در این روزها یک جور دیگری هستم، ماتمزده هستم». شاید به همین دلیل است که سعی میکند در روز عاشورا آن نوحه را ـ که از جیبش بیرون میآورد ـ بخواند: «.... این زندگیام، آقا/ گر سخت و پر از درد است/ هر جا که زمین خوردم/ زینب(س) کمکم کرده است».
هیئت حضرت زینب(س) در جوادیه و در انتهای خیابان 20 متری قرار دارد؛ جایی که معروف است به «ته خط».
با اینکه قبل از المپیک سیدنی، مدال جوانان جهان را گرفته بود ولی از آنجا بود که شناخته شد؛ جایی که وقتی میخواست وزنه را بلند کند ذکر «یا ابوالفضل»را فراموش نکرد.
از همانجا بود که قویترین مرد جهان شد با یک جمله معروف؛ جملهای که به قول خودش از بچگی با آن بزرگ شده بود. بعد از سیدنی در تمام مصاحبههایش از عشق و علاقهاش به آقایش گفت: «من عاشق آقایم – ابوالفضل – هستم.
وقتی اسم او را صدا میکنم، حس میکنم قدرتم بیشتر میشود». برای همین اسم تنها پسرش را هم ابوالفضل گذاشته تا زیر سایه نام او بزرگ شود. قویترین مرد جهان هر جای دنیا که باشد، تاسوعا و عاشورا خودش را به یک گوشهای از خاک اردبیل میرساند؛
روستایی کوچک در شمال غرب ایران به نام حیدرآباد. هرساله روزهای تاسوعا و عاشورا مردم این روستای کوچک – که در 40 کیلومتری اردبیل قرار دارد – منتظر پهلوان خود هستند؛ پهلوانی که همراه خانوادهاش در این روستا مراسم تعزیه و نذری روز تاسوعا و عاشورا را برگزار میکند.
مراسم تعزیه روز عاشورا هرسال در میدان روبهروی مسجد برگزار میشود و حاجحسین در دل جماعت با عزاداران اشک میریزد و بعد از مراسم تعزیه و عزاداری هم همه مردم روستا ناهار میهمان خانواده رضازاده هستند. خودش همه را به ناهار دعوت کرده و به سوی خانه حرکت میکند.
هرکول ایران عزاداری در این گوشه از خاک ایران را با هیچ جای دنیا عوض نمیکند. اصلا نمیتواند تاسوعا و عاشورا را در جایی به غیر از اینجا بگذراند. پهلوان موفقیتاش را مدیون دعاهای مردم همین روستا میداند؛ روستایی که به نام حاجحسین رضازاده افتخار میکند.
حاج مصطفی سالها پیش ـ قبل از انقلاب ـ روزی که از سفر کربلا برگشت، تصمیم گرفت یک هیئت عزاداری امام حسین(ع) تاسیس کند. در واقع پدر محمد دادکان موسس هیئت محبان الزهرا است و بانی آن به حساب میآید.
هیئت محبان الزهرا توی محله پامنار است و دسته عزاداری این هیئت در بازار جزو بزرگترین و معروفترین دستههای بازار محسوب میشود؛ البته به همراه هیئت شهید طیب حاج رضایی، عموی امیر حاجرضایی کارشناس فوتبال. حاج مصطفی تا قبل از مرگ، هر ساله در این ایام هیئت محبان الزهرا را برگزار میکرد؛ هیئتی که محمد دادکان ـ آخرین رئیس فدراسیون فوتبال ـ هم همیشه در آن حضور پیدا میکرد؛ البته قبل از انقلاب تعداد شرکتکنندگان خیلی نبود؛ این موضوع را یکی از دوستان نزدیک دادکان یادآور میشود.
این فرد میگوید: «یادم است که پدر دادکان حافظه خوبی داشت و قبل از اینکه وارد حسینیه شود، متوجه میشد که چه کسانی در آنجا حضور دارند و چه کسانی نیامدهاند. فقط کافی بود حاج مصطفی نگاهی به کفشها بیندازد تا از کفش شرکتکنندهها همه چیز را بفهمد. اما بعدها تعداد جمعیت بیشتر شد و در حال حاضر، جمعیت زیادی در هیات عزاداری میکنند».
اغلب آدمهای هیئت محبان الزهرا را بازاریها تشکیل میدهند؛ البته سالهاست که دیگر این هیئت توسط محمد دادکان و برادراناش اداره میشود. او حالا یکی از بانیان این هیئت به حساب میآید.
منبع: تبیان